*****
امام زمان (عج)
ای یارکربلائی یابن الحسن(عج) کجائی
منتقم زهرائی (س) یابن الحسن (عج) کجائی
ای آنکه دیدارتو، غم فراق ماگشت دورروی ماهت ، دردوغم زهرا(س)گشت
مهرو محبتت را، برما زده که پیوند برای تومی میرم، به مادر تو سوگند
چرا سفرکرده ای ، ای کاروبارشیعه بدان نمانده آبی ، در جویبار شیعه
نشستی پشت دیوار،روزمینای خاکی از مردم مدینه، مهدی(عج)شده که شاکی
نشستی پشت دیوار،سراغ یار نگیری پهلوی اوشکسته ، دست به دیوارنگیری
جای تمام شیعه ، دونه وگندم بریز کبوترهای زهرا(س) ، هستندغریب وعزیز
باهم بریم توکوچه،فقط برای زهرا(س) مدینه هیچ نداره ،به جز صدای زهرا(س)
هنوز دیوار ودیدی،اینقدزاروغمینی چشما تو آقا ببند ، مادر تو نبینی
میان آتش در ، یک مادر رخ کبود دنبال تو می گرده ، میان آتش و دود
پهلوی مادرم را ، در و دیوار شکسته قاتل محسن(ع) او ، شمابگیدکی هسته
خدا کند محسنش ،ازدردمیخ نمیرد تاکه رسدمهدی اش، محسن شفابگیرد
صورت مادر من ، مثال ارغوان است دست به کمرمی رود،مادرمن جوان است
موهای مادرمن ،بهاری درخزان است مادرمن جوان بود، ولی او قدکمان است
*****
تمام عالم می گند ، تومهدی خدائی همچوعلمدارحسین(ع)،دلیروبی همتائی
میگن سفرکرده ای، مدینه ،کربلائی مدینه در بقیعی ، همنشین ز هرائی (س)
در کربلا دنبال ، سر از تن جدائی عسای دست زینب(س)،میان خیمه هائی
تو که عزیر قلب ، فاطمه زهرائی چه می شود جهان را،کنی تو کربلائی
سروده شاعرومداح اهل بیت حاج مهد ی جهان(میهن)